سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مایه بیم (از خدا)، دانش است . [امام علی علیه السلام]

جوون گنهکار داشت از کوچه رد می شد که دید از سمت دیگه کوچه آقا موسی بن جعفر (ع) دارن تشریف میارن ....حول شد...از خجالت نمی دونست چیکار کنه.اگه موسی بن جعفر تو اون حال می دیدش آبروش می رفت...

تا دید ایشون دارن نزدیک می شن از روی شرم ، صورتش رو برگردوند طرف دیوار و پشت کرد که آقا متوجه نشه این جوون گنهکار کیه....

...

یه وقت دید یه دست مهربونی رو شونه هاش قرار گرفت .

برگشت دید آقا موسی بن جعفره . لب های مطهر آقا داشت تکون می خورد و جمله ای رو می فرمودن که جوون گنهکار تا آخر عمرش فراموش نکرد:

حتی اگه مرتکب گناه هم شدید ، هیچوقت به ما پشت نکنید... صورتتون رو بر نگردونید....

...

جوون گنهکار....اشک ....

یا علی ع

 



مهدی صفی یاری ::: دوشنبه 90/4/6::: ساعت 4:44 عصر نظرات دیگران: نظر

همینطور که داشت لبخند می زد ، دیدم از گوشه چشماش داره اشک می ریزه.
گفتم چه ته رفیق؟.... گفت : با اینهمه گناه که کردیم ، باز باهامون اینقدر مهربونه ،اگه خوب بودیم چیکار می کرد؟

 

 

 



مهدی صفی یاری ::: شنبه 90/4/4::: ساعت 1:37 عصر نظرات دیگران: نظر

وقتی ازش پرسیدم خدا چی می خوره؟ لبخند تلخی زد و گفت : غم بنده هایی رو که راه هدایت رو ول کردن و دنبال راه شقاوت رفتن

سرم رو انداختم پایین....انگار به خودم شک کردم

گفتم : آقا خدا چی می پوشه؟

گفت: پرده ...گفتم یعنی چی؟ لبخند دیگه ای زد و گفت : گناه های ما رو پرده پوشی می کنه.

حرف هاش به دلم نشست .

سرم رو بلند کردم و توی دلم زمزمه کردم : الهی العفو...



مهدی صفی یاری ::: پنج شنبه 90/4/2::: ساعت 8:28 صبح نظرات دیگران: نظر
<      1   2