سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند، خونخواهِ [بحقّ] است و خونخواهی [بحق] را دوست دارد . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]

 
این غزل رو دیشب گفتم . ضمن التماس دعا تقدیم می  شه به ساحت مقدسه حضرت زینب (س)*
   ***
دیگر چه زینبی ؟ چه عزیزی؟ چه خواهری؟!
وقتی نمانده است برایش برادری
تا نیزه ات زدند زمین خورد خواهرت
با تو چه کرده اند در این روز آخری؟!
از صبح یکسره به همین فکر می کنم
وقت غروب می شود اینجا چه محشری
اینجا همه به فکر غنیمت گرفتن اند
از گوشواره ها بگیر تو تا کهنه معجری
اصلا کجا نوشته اند که در روز معرکه
در قتلگاه باز شود پای مادری؟!
اصلا کجا نوشته اند که هنگامه غروب
در خیمه گاه باز شود پای لشکری؟!
اصلا کجا نوشته اند که در پیش خواهری
باید جدا کنند گلوی برادری؟!
من مانده ام چطور تو را غسل می دهند
اصلا چه غسل دادنی ؟ اصلا چه پیکری؟!
در زیر سم اسب چه می کردی ای حسین؟
از تو نمانده است برایم بجز سری
از روی نیزه سایه ات افتاده بر سرم
ممنونم ای حسین که در فکر خواهری
....
در کوفه ، زینب از تو چه پنهان ، تمام کرد...
ای کاش رفته بود سرت جای دیگری



مهدی صفی یاری ::: سه شنبه 90/9/29::: ساعت 8:59 صبح نظرات دیگران: نظر

  السلام علی القتیل المظلوم

نوکری پیشه خوبی است قبولش دارم

اگر ارباب فقط یوسف زهرا باشد...

 



مهدی صفی یاری ::: شنبه 90/9/26::: ساعت 10:52 صبح نظرات دیگران: نظر

از روز اولی که دو عالم درست شد

نام را که برد خدا ، غم درست شد

جن و ملک تمام برایت گریستند

حتی به عرش خیمه ماتم درست شد

نام تو را نوشت خدا روی هر دلی

زآنجا به بعد عشق تو کم کم درست شد

دریا گریست...تا به خود آمد غروب شد

از غربت تو ماه محرّم درست شد

گندم که خورد رانده شد و بعد سالها

در مجلس عزای تو آدم درست شد

ای غربت تو اشک مدام پیمبران

از اشک روضه های تو زمزم درست شد

تو کیستی؟ غریب تر از تو خدا نداشت

از روز اولی که دو عالم درست شد

هر مشکلی که داشت دلم تا خدای را

یکبار من قسم به تو دادم درست شد

.....

نیزه کجا و شانه پیغمبری کجا؟

تاگفت: «یا اخیّ» روضه ما هم درست شد



مهدی صفی یاری ::: سه شنبه 90/9/8::: ساعت 8:17 عصر نظرات دیگران: نظر

*****

باز پیراهن مشکی به تنم کرد ارباب

باز دلبسته این پیرهنم کرد ارباب

ای خدا شکر که در هیئت امسالش هم

باز مشغول به سینه زدنم کرد ارباب

هر کسی در پی دلدار خودش می گردد

باز آواره دور از وطنم کرد ارباب

من که عمریست نشد نوکر خوبی باشم

از سر لطف اُویس قََرَنم کرد ارباب

من کجا روضه کجا هیئت ارباب کجا؟

یا حسین گفتم و شیرین دهنم کرد ارباب

خواب آنشب اثر سینه زدن هایم بود

باز پیراهن مشکی به تنم کرد ارباب

من به عالم ندهم لذت مردن را با...

...فکر خوبی که برای کفنم کرد ارباب

 

.... دعا کنید...یا حسین ع



مهدی صفی یاری ::: شنبه 90/9/5::: ساعت 10:11 عصر نظرات دیگران: نظر